سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نماز قلم درسجاده سفید بر مهر دیوانه ای

صفحه خانگی پارسی یار درباره

یکی بود یکی نبود

 یکی بود یکی نبود

یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود

یکی بود یکّی نبود

رحمان بود رحیم نبود

یکی نبود رحمان بود

یکی نبود رحمان بود

یکی بود یکی نبود

غیرازخدا و دیگری هیچکس نبود

زیر حکمت کبود سه پری نشسته بود

یکیشون پری زندگی

اوی یکی رمز بندگی

آخریش هم عشق به خدا و علی

زاروزار گریه می‎کردند پریا

مثل ابرای بهار گریه می کردن پریا

پری زندگی می‎گفت قدر منو هیچکس ندونست

اون یکی می‎گفت کمتر آدمی رمز بندگی تا دم مرگش بدونست

آخریش هم هی می‎گفت حیف و صد حیف

فرق علی را ز خدا هیچکس ندونست

بنده‎ها تشنتونه    بنده‎ها گشنتونه

چتونه زار می‎زنین

سر همو دار می‎زنین

چیه این های هایتون    گریتون وای‎وایتون

از تو قلب جیرینگ جیرینگ صدای زنجیر می‎اومد

از تو قلب از توی دل صدای شمشیر می‎اومد

قلبها چه تنگ و مرده

پر از شمشیر  ننگ و گرگه

رویای ما چه پوچه

تو دستهامون کلوچه

دستهای ما خوار داره

هرکی باهاش کار داره

دستی بدهکار داره

قلبهای ما مار داره   

هرکی باهاش کار داره

قلبی سرِ دار داره

برداشتی از یک ترانه                                             

     بهلول زمانه (محمد جلیل)26/12/86 تا 5/2/87